"
next
مطالعه کتاب قرآن مجيد - 28 ترجمه - 6 تفسير جلد 96
مشخصات کتاب


مورد علاقه:
0

دانلود کتاب


مشاهده صفحه کامل دانلود

96. سوره العلق

مشخصات کتاب

سرشناسه:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان،1388 عنوان و نام پدیدآور:قرآن مجید به همراه 28 ترجمه و 6 تفسیر/ مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان مشخصات نشر دیجیتالی:اصفهان:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1388. مشخصات ظاهری:نرم افزار تلفن همراه و رایانه

موضوع:معارف قرآنی

سوره العلق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1)

خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ (2)

اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3)

الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4)

عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ (5)

كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى (6)

أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى (7)

إِنَّ إِلى رَبِّكَ الرُّجْعى (8)

أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهى (9)

عَبْداً إِذا صَلَّى (10)

أَ رَأَيْتَ إِنْ كانَ عَلَى الْهُدى (11)

أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى (12)

أَ رَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى (13)

أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى (14)

كَلاَّ لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ (15)

ناصِيَةٍ كاذِبَةٍ خاطِئَةٍ (16)

فَلْيَدْعُ نادِيَهُ (17)

سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَ (18)

كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ (19)

آشنايي با سوره

96- علق [خون بسته، زالو، كرم]

در آيه دوم، مبدء خلقت انسان از «علق مى داند، كرمى زالو شكل، اسپرماتوزوئيد. بعضى هم علق را از ريشه تعلق و وابستگى گرفته اند و گفته اند انسان از وابستگى و تعلقات خلق شده است. اولين سوره اى است كه در غار حرا، هنگام بعثت پيامبر، بر او نازل شده است و سخن از خواندن و آفرينش انسان و تسليم او و طغيانش به ميان آمده است. اين سوره مكى است و 19 آيه دارد.

شان نزول

جايگاه قلم

شأن نزول آيه هاى 1 تا 5 سوره علق

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از ساليان پيش از بعثت، خلوتگاه كوچك، تاريك و پر سكوتِ غارى را در نزديكى مكه، براى ابراز بندگى و راز و نياز برگزيد و آن را براى خود سكوى پرواز از خاك به افلاك قرار داده بود. از آن زمان، غار حرا با اندك وسعتش، پذيراى همه فرشتگان آسمانى بود و نور محمد صلى الله عليه و آله به آن غار تاريك، روشنى بخشيد. زمزمه هاى آن مرد آسمانى سكوت غار را مى شكست و محمد صلى الله عليه و آله هم آواى فرشتگان، فرياد بندگى سر مى داد. هر چه مى گذشت و بعثت نزديك مى شد، پيامبر بيش تر در غار مى ماند و كم تر به خانه سر مى زد. خديجه كه به اين حقيقت بزرگ پى برده بود، نيازهاى پيامبر را در همان جا تأمين مى كرد. حالا كه پيامبر چهل سال از عمرش گذشته و براى رسالتى سنگين آماده شده بود، فرشته وحى نازل شد و به او كه خواندن و نوشتن نمى دانست، گفت: بخوان! اى محمد بخوان! پيامبر كه غافل گير شده بود، فرمود: من خواندن نمى دانم. جبرئيل او رادر آغوش گرفت و فشرد و بار ديگر

1 تا 111